در بنى اسرائيل مردى بود كه بسيار گناه كرده و بسيار توبه نموده بود.
روزى در فکر فرو رفت كه از بس گناه و خطا و معصيت كرده، دلش از خودش گرفته است، برخواست و از دلتنگى به صحرا رفت و گفت: خدايا! از بس گناه و بى حرمتى كردم دلم گرفت و جانم به گلويم رسيد، شرم دارم كه توبه كنم، تا كى از اين جفاهاى من؟...
ندا رسيد كه:
اى بنده من! اگر هزار بار این کار را كنى، تا زمانی که مى دانى من خداوند آمرزگارم و بر آمرزيدن گناه توانايی دارم، مرا شرم كَرَم و بخشش باز مى دارد كه تو را مجازات كنم.
روضه المذنبين، ص 54
آيا توفيق توبه پيدا خواهیم كرد؟
اگر توبه كردیم، آيا توبه ما پذيرفته می شود؟
آيا اگر گناه كنیم و توبه نمايیم بهتر است يا گناه نكنیم و دوست خدا باشیم؟
به قول معصوم (عليه السلام): آيا مى شود ادعاى دوستى خدا كرد و معصيت او نمود؟
زمزمه هاى زندگى من، ص 73
روزى در فکر فرو رفت كه از بس گناه و خطا و معصيت كرده، دلش از خودش گرفته است، برخواست و از دلتنگى به صحرا رفت و گفت: خدايا! از بس گناه و بى حرمتى كردم دلم گرفت و جانم به گلويم رسيد، شرم دارم كه توبه كنم، تا كى از اين جفاهاى من؟...
ندا رسيد كه:
اى بنده من! اگر هزار بار این کار را كنى، تا زمانی که مى دانى من خداوند آمرزگارم و بر آمرزيدن گناه توانايی دارم، مرا شرم كَرَم و بخشش باز مى دارد كه تو را مجازات كنم.
روضه المذنبين، ص 54
*************
اى جان برادر! كمى فكر كن كه آيا سزاوار است كه چنين خدايى را معصيت كرد؟!آيا توفيق توبه پيدا خواهیم كرد؟
اگر توبه كردیم، آيا توبه ما پذيرفته می شود؟
آيا اگر گناه كنیم و توبه نمايیم بهتر است يا گناه نكنیم و دوست خدا باشیم؟
به قول معصوم (عليه السلام): آيا مى شود ادعاى دوستى خدا كرد و معصيت او نمود؟
زمزمه هاى زندگى من، ص 73